|
لیاقتم تنهاییه...درحالی که توشلوغی هستم....ودوروبرمپرازآدمای جورواجورکردمولی هیچکسی رو پیدا نمیکنمکه باهاش حرف بزنم بعضی وقت ها به خودم میگم تو دیگه خیلی داری تریپ افسردگی برمی داری...همدم شب های تنهاییم شده ![]() میگن زمونه بد شده که من باید دستای تورو تو دست یکی دیگه ببینم و حرف نزنم چون دخترم و زشته ...... میگن آبروی خودم میره میگن اون مرده هر کاری کرد مرده تو باید ساکت باشی و ناظرو همه ی مشکلات ودردسرهارو بندازی گردن زمونه؟؟؟؟........ ![]()
سه شنبه 9 دی 1393برچسب:تقدیر,مریم حیدرزاده,امید,سرنوشت,دل نوشته های من,دلتنگی,آرزو, :: 14:56 :: نويسنده : Bahar
![]() صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() |